آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Logic

ˈlɑːdʒɪk ˈlɒdʒɪk

معنی logic | جمله با logic

noun C1

منطق

noun

منطق، استدلال، برهان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

I don't follow her logic.

از منطق او سر در نمی‌آورم.

to use faulty logic

غلط استدلال کردن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the logic of events

رابطه‌ی منطقی رویدادها

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد logic

  1. noun science of reasoning
    Synonyms:
    sense good sense sound judgment sanity relationship connection linkage coherence rationale deduction induction inference dialectic argumentation course of thought train of thought philosophy thesis antithesis and synthesis syllogism syllogistics ratiocination
    Antonyms:
    unreasonableness

لغات هم‌خانواده logic

  • noun
    logic

سوال‌های رایج logic

معنی logic به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «logic» در زبان فارسی به معنای «منطق» ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «logic» ریشه در زبان یونانی logos دارد که به معنای «اندیشه»، «کلام» یا «دلیل» است و در طول تاریخ فلسفه، به مطالعه‌ی اصول استدلال صحیح و تحلیل ساختار استدلال‌ها اشاره داشته است. منطق به انسان کمک می‌کند تا استنتاج‌ها و نتیجه‌گیری‌ها را به‌صورت منظم، دقیق و بدون اشتباه انجام دهد. برای مثال، جمله‌ی She used logic to solve the problem به معنای «او با استفاده از منطق مسئله را حل کرد» است و نشان می‌دهد که تصمیم یا راه‌حل بر پایه‌ی استدلال درست و منظم شکل گرفته است.

در علوم مختلف، منطق نقشی بنیادین دارد. در ریاضیات، منطق ابزار اصلی برای اثبات قضایا و تحلیل روابط میان مفاهیم است؛ در فلسفه، منطق ابزاری برای بررسی صحت استدلال‌ها و کشف حقیقت است؛ و در علوم کامپیوتر، منطق پایه‌ی الگوریتم‌ها، ساختار داده‌ها و برنامه‌نویسی است. به‌طور کلی، هر حوزه‌ای که به استدلال و تحلیل نیاز دارد، از اصول و قواعد منطق بهره می‌برد.

منطق به دو شاخه‌ی اصلی تقسیم می‌شود: منطق صوری و منطق غیرصوری. منطق صوری به بررسی ساختار استدلال‌ها بدون توجه به محتوا می‌پردازد و قواعدی دقیق برای صحت یا بطلان استدلال‌ها ارائه می‌دهد. منطق غیرصوری اما به تحلیل استدلال‌های واقعی، زبان روزمره و استدلال‌های پیچیده انسانی می‌پردازد. این تقسیم‌بندی نشان می‌دهد که منطق نه‌تنها ابزار نظری بلکه ابزاری کاربردی برای زندگی روزمره و تصمیم‌گیری‌های عقلانی است.

در ادبیات و زبان، «logic» همچنین می‌تواند به معنای عقلانیت، سازگاری و انسجام در تفکر به کار رود. برای مثال، وقتی گفته می‌شود There is no logic in his argument، منظور این است که استدلال او فاقد انسجام و پایه‌ی درست فکری است. این کاربرد در نقد نوشتار، گفتار و تحلیل موضوعات پیچیده بسیار رایج است و نشان می‌دهد که منطق تنها به ریاضیات یا فلسفه محدود نمی‌شود، بلکه در فهم و قضاوت‌های روزمره نیز اهمیت دارد.

«logic» مفهومی بنیادین و چندوجهی است که پایه‌ی بسیاری از علوم، استدلال‌ها و تحلیل‌های انسانی را تشکیل می‌دهد. درک درست منطق و به‌کارگیری آن، نه‌تنها توانایی استنتاج صحیح را افزایش می‌دهد، بلکه مهارت‌های تفکر انتقادی، تصمیم‌گیری منطقی و حل مسئله را نیز تقویت می‌کند. برای زبان‌آموزان، آشنایی با کاربردهای مختلف «logic» به فهم بهتر متون علمی، ادبی و روزمره کمک می‌کند و نشان‌دهنده‌ی تسلط بر مفاهیم کلیدی زبان انگلیسی و تفکر انتقادی است.

ارجاع به لغت logic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «logic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/logic

لغات نزدیک logic

پیشنهاد بهبود معانی