فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Logic

ˈlɑːdʒɪk ˈlɒdʒɪk

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun C1

منطق

noun

منطق، استدلال، برهان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

I don't follow her logic.

از منطق او سر در نمی‌آورم.

to use faulty logic

غلط استدلال کردن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

the logic of events

رابطه‌ی منطقی رویدادها

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد logic

  1. noun science of reasoning
    Synonyms:
    sense good sense sound judgment sanity relationship connection linkage coherence rationale deduction induction inference dialectic argumentation course of thought train of thought philosophy thesis antithesis and synthesis syllogism syllogistics ratiocination
    Antonyms:
    unreasonableness

لغات هم‌خانواده logic

  • noun
    logic

ارجاع به لغت logic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «logic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/logic

لغات نزدیک logic

پیشنهاد بهبود معانی