امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Linkage

ˈlɪŋkɪdʒ ˈlɪŋkɪdʒ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله

noun
پیوند، به‌هم‌‌پیوستگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
اتصال، وسیله ارتباط، حلقه‌های زنجیر، رابطه
- the linkage between wages and prices
- رابطه‌ی میان مزدها و قیمت‌ها
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد linkage

  1. noun (genetics) traits that tend to be inherited together as a consequence of an association between their genes; all of the genes of a given chromosome are linked (where one goes they all go)
    Synonyms: gene linkage
  2. noun A logical or natural association between two or more things
    Synonyms: correlation, interconnection, interrelationship, connection, interdependence, relation, link, relationship, tie-in, hookup

لغات هم‌خانواده linkage

  • noun
    link, linkage
  • verb - transitive
    link

ارجاع به لغت linkage

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «linkage» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/linkage

لغات نزدیک linkage

پیشنهاد بهبود معانی