گذشتهی ساده:
disabledشکل سوم:
disabledسومشخص مفرد:
disablesوجه وصفی حال:
disablingناتوان ساختن، از کار انداختن
ناتوان کردن، ازکارانداختن، عاجز کردن، زله کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Heavy financial losses are disabling him from fulfilling his plans.
زیانهای مالی سنگین او را از انجام نقشههای خود عاجز کرده است.
We disabled two enemy tanks.
ما دو تانک دشمن را از کار انداختیم.
A car accident disabled him for life.
تصادف اتومبیل او را برای تمام عمر معلول کرد.
کلمهی Disable در زبان فارسی به غیرفعال کردن یا از کار انداختن ترجمه میشود.
واژهی "Disable" معمولاً در متون فنی، نرمافزاری و حتی مکانیکی برای اشاره به عملی بهکار میرود که طی آن عملکرد یا قابلیت خاصی متوقف، محدود یا غیرقابل استفاده میشود. این واژه در حوزههای مختلف معانی و کاربردهای گوناگونی پیدا میکند، اما در تمامی آنها مفهومی مشترک وجود دارد: برداشتن یا کاهش توانایی برای عملکرد یا واکنش. در مقابل، واژهی "Enable" به معنای فعالسازی یا فراهمکردن امکان انجام کاری است.
در دنیای فناوری، "Disable" نقش بسیار مهمی ایفا میکند. کاربر ممکن است بخواهد ویژگی خاصی در یک نرمافزار، سیستم عامل یا اپلیکیشن را غیرفعال کند تا منابع مصرفی کاهش یابد، یا از بروز خطا و تداخل جلوگیری شود. بهعنوان مثال، کاربران گاهی برخی افزونههای مرورگر را غیرفعال میکنند تا سرعت بارگذاری صفحات افزایش یابد یا از تهدیدات امنیتی جلوگیری شود. در تنظیمات گوشیهای هوشمند نیز میتوان برخی ویژگیها مانند بلوتوث، مکانیاب (GPS) یا اعلانها را برای کنترل بهتر مصرف باتری یا حریم خصوصی غیرفعال کرد.
در حوزهی مهندسی یا سختافزار نیز، "Disable" ممکن است به قطع عملکرد یک قطعه، مداری خاص یا سیستمی اشاره داشته باشد که به دلایل ایمنی، نگهداری یا صرفهجویی انجام میشود. در ماشینآلات پیچیده، تکنسینها ممکن است به طور موقت سنسورها یا بخشهایی را از کار بیندازند تا آزمایشهایی خاص انجام دهند یا بخش دیگری را تعمیر کنند. این عمل نیازمند دقت و دانش فنی بالاست، زیرا غیرفعالسازی نادرست ممکن است به آسیبهای جدی منجر شود.
در حوزهی دسترسی (Accessibility)، واژهی "Disable" گاه به افرادی اطلاق میشود که دارای ناتوانی جسمی یا ذهنی هستند. البته در این زمینه، استفاده از واژههای جایگزین با بار معنایی مثبتتر مانند "people with disabilities" یا "differently-abled" ترجیح داده میشود تا نگاه جامعه از محدودیت به توانمندی تغییر کند. در این کاربرد خاص، واژهی "disable" بیشتر معنایی اجتماعی یا انسانی پیدا میکند تا فنی یا ماشینی.
"Disable" بهعنوان یک مفهوم کلیدی در بسیاری از زمینهها، ابزاری برای مدیریت، کنترل و تطبیق است. این واژه به ما امکان میدهد تا عملکردها را بر اساس نیاز متوقف کنیم، خطرات را کاهش دهیم، یا منابع را بهینه سازیم. در عین حال، نشان میدهد که توانایی غیرفعالسازی یک قابلیت، همانقدر مهم است که فعالسازی آن؛ چرا که کنترل واقعی، در توانایی مدیریت هر دو حالت نهفته است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «disable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disable