امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hock

hɑːk hɒk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive adverb
گیاه‌شناسی گیاهان پنیرک، شاهدانه صحرایی، ختمی، پسزانو، پی بردن، لنگ کردن، اذیت کردن، ران خوک link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hock

  1. verb pawn
    Synonyms:
    borrow give security pledge

ارجاع به لغت hock

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hock» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hock

لغات نزدیک hock

پیشنهاد بهبود معانی