آخرین به‌روزرسانی:

Borrow

ˈbɑːroʊ / / ˈbɔː- ˈbɒrəʊ

گذشته‌ی ساده:

borrowed

شکل سوم:

borrowed

سوم‌شخص مفرد:

borrows

وجه وصفی حال:

borrowing

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive A2

قرض گرفتن، قرض کردن، امانت گرفتن، وام گرفتن، اقتباس کردن، پذیرفتن یک کلمه از زبان دیگر

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

to borrow money from a bank

از بانک وام گرفتن

The word "Bazaar" is borrowed from Persian.

واژه‌ی «بازار» از فارسی گرفته شده است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He borrowed my book and didn't give it back.

کتاب مرا قرض کرد و پس نداد.

May I borrow your pen for a minute?

آیا ممکن است برای لحظه‌ای قلم خود را به من بدهید؟

verb - intransitive

به عاریت گرفتن (اندیشه یا واژه و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

to borrow an idea

اندیشه‌ای را عاریه کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد borrow

  1. verb take for temporary use
    Synonyms:
    rent hire use temporarily take on loan accept loan of obtain scrounge mooch bum sponge cadge tap touch hit up beg lift chisel raise money run into debt pledge pawn see one’s uncle negotiate give a note for bite
    Antonyms:
    give lend return pay
  1. verb adopt from another source; appropriate
    Synonyms:
    use take adopt copy acquire assume imitate steal obtain plagiarize simulate appropriate make one’s own filch pilfer pirate usurp
    Antonyms:
    give return

سوال‌های رایج borrow

گذشته‌ی ساده borrow چی میشه؟

گذشته‌ی ساده borrow در زبان انگلیسی borrowed است.

شکل سوم borrow چی میشه؟

شکل سوم borrow در زبان انگلیسی borrowed است.

وجه وصفی حال borrow چی میشه؟

وجه وصفی حال borrow در زبان انگلیسی borrowing است.

سوم‌شخص مفرد borrow چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد borrow در زبان انگلیسی borrows است.

ارجاع به لغت borrow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «borrow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/borrow

لغات نزدیک borrow

پیشنهاد بهبود معانی