آخرین به‌روزرسانی:

Borrowed

سوم‌شخص مفرد:

borrows

وجه وصفی حال:

borrowing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2

اقتباس‌شده، قرض‌گرفته‌شده، قرضی، عاریه، وام‌گرفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

the morphosyntactic integration of borrowed adjectives

ترکیب نحوی صفت‌های اقتباس‌شده

a borrowed car

ماشین عاریه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد borrowed

  1. adjective appropriated
    Synonyms:
    acquired assumed imitated rented
    Antonyms:
    owned

ارجاع به لغت borrowed

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «borrowed» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/borrowed

لغات نزدیک borrowed

پیشنهاد بهبود معانی