گذشتهی ساده:
pawnedشکل سوم:
pawnedسومشخص مفرد:
pawnsوجه وصفی حال:
pawningشکل جمع:
pawnsورزش پیاده، سرباز (در شطرنج)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ورزش
He sacrificed a pawn to gain a better position on the board.
او یک پیاده را قربانی کرد تا موقعیت بهتری روی صفحه به دست آورد.
Pawns are the least valuable pieces, but they play a crucial role in strategy.
پیادهها، کمارزشترین مهرهها هستند، اما نقش حیاتیای در استراتژی بازی دارند.
بازیچه، آلت دست، ابزاری برای مقاصد دیگران
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The labor unions came to be a pawn in the hands of big cooperation.
اتحادیههای کارگری بازیچهی دست شرکتهای بزرگ شدند.
The company treated its workers as pawns to increase profits.
شرکت، کارگرانش را ابزاری برای افزایش سود میدانست.
He had to leave behind his mother and his two sons as pawns.
او مجبور شد مادر و دو پسرش را به عنوان گروگان آنجا بگذارد و برود.
to put a ring in pawn
یک انگشتر را گرو گذاشتن
گرو گذاشتن
She pawned her overcoat and bought bread with the money.
پالتو خود را گرو گذاشت و با پول آن نان خرید.
He had to pawn his gold watch.
مجبور شد ساعت طلای خود را گرو بگذارد.
to pawn one's honor
آبرو و شرف خود را به خطر انداختن
He pawns his future for a moment of pleasure.
برای لحظهای لذت با آیندهی خود بازی میکند.
گذشتهی ساده pawn در زبان انگلیسی pawned است.
شکل سوم pawn در زبان انگلیسی pawned است.
شکل جمع pawn در زبان انگلیسی pawns است.
وجه وصفی حال pawn در زبان انگلیسی pawning است.
سومشخص مفرد pawn در زبان انگلیسی pawns است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «pawn» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pawn