فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Scrounge

skraʊndʒ skraʊndʒ

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adverb

علیق جمع‌آوری کردن، تلاش کردن، تلاش، تکاپو، صرفه‌جویی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

to scrounge wood from bombed out buildings

از ساختمان‌های بمباران‌شده چوب درآوردن

He scrounged money and cigarettes from passengers.

از مسافران پول و سیگار تلکه می‌کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They scrounged round for edible roots.

در اطراف دنبال ریشه‌های خوراکی می‌گشتند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد scrounge

  1. verb beg, forage for
    Synonyms:
    wheedle sponge bum hunt freeload
    Antonyms:
    offer give

ارجاع به لغت scrounge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «scrounge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scrounge

لغات نزدیک scrounge

پیشنهاد بهبود معانی