قرض دادن، وام دادن، عاریه دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
I will borrow money from my father and lend some of it to my brother.
از پدرم پول قرض خواهم کرد و مقداری از آن را به برادرم قرض خواهم داد.
The bank lends money to business people.
بانک به کاسبکاران وام میدهد.
Can you lend me some money until tomorrow?
آیا میتوانی تا فردا قدری پول به من قرض بدهی؟
David lent me his bicycle for a day.
دیوید دوچرخهاش را برای یک روز به من داد.
The neighbors lent us knives and forks.
همسایهها کارد و چنگال به ما قرض دادند.
The paintings in this room have been lent by private collectors.
نقاشیهای این اتاق توسط صاحبان خصوصی آنها بهطور موقت امانت داده شده است.
Light lends cheer to a room.
نور به اتاق حالت شادی میبخشد (اتاق را دلباز میکند).
His presence lends more legitimacy to the meeting.
حضور او به جلسه قانونیت بیشتری میدهد.
کمک کردن (به)
گوش دادن (به)
به درد خوردن، به کار آمدن، مناسب بودن برای
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «lend» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lend