گذشتهی ساده:
contributedشکل سوم:
contributedسومشخص مفرد:
contributesوجه وصفی حال:
contributingتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سهیم بودن در، دخیل بودن در، اثر داشتن در، شریک بودن در، نقش داشتن در
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «contribute» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/contribute