شکل جمع:
contributionsمشارکت، سهم، نقش، کمک، دستاورد، ارائه، افزوده، آورده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He made a valuable contribution to the team's success with his strategic insights.
او با بینشهای استراتژیک خود مشارکت ارزشمندی در موفقیت تیم داشت.
Each member nation must make a contribution of at least one million dollars.
هر کشور عضو باید لااقل یک میلیون دلار اهدا کند.
Contributions poured in from everywhere.
مبالغ اهدایی از هر طرف سرازیر شد (واصل شد).
This book contains contributions by several famous poets.
این کتاب حاوی آثار چند شاعر معروف است.
to make a contribution
اهدا کردن، دادن، بخشیدن
the Persian contribution to world civilization
سهم ایران در تمدن جهانی
شکل جمع contribution در زبان انگلیسی contributions است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «contribution» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/contribution