کمک کردن، منجر شدن، لبریز شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Your efforts will redound to the general good.
کوششهای شما به خیر و صلاح جامعه خواهد بود.
This deed will redound to your honor.
این عمل شرف و آبروی تو را فزونی خواهد بخشید.
A child's misdeeds redound on the parents.
رفتار بد کودک به والدین بر میگردد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «redound» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/redound