آخرین به‌روزرسانی:

Redoubt

rɪˈdaʊt rɪˈdaʊt

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable formal

مدافع، محافظ، پشتیبان (دفاع از چیزی که درحال نابودی است)

In the face of modernization, the old library became a cherished redoubt of traditional knowledge.

در مواجهه با مدرنیزه شدن، کتابخانه‌ی قدیمی تبدیل به محافظی ارزشمند از دانش سنتی شد.

The artist's studio was her sacred redoubt, where creativity reigned supreme against societal pressures.

استودیوی این هنرمند محافظ مقدس او بود، جایی که خلاقیت در برابر فشارهای جامعه حکم‌فرما بود.

noun countable

(نظامی) سنگر، جان‌پناه، پناهگاه، مأمن، موضع محصور دفاعی کوچک، حفاظ استحکامات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Inside the enemy's redoubt, tension filled the air.

داخل پناهگاه دشمن، تنش فضا را پر کرده بود.

The soldiers established a sturdy redoubt atop the hill.

سربازان در بالای تپه، یک سنگر مسحکم درست کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد redoubt

  1. noun work prepared for defense
    Synonyms:
    fortress stronghold bulwark breastwork

ارجاع به لغت redoubt

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «redoubt» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/redoubt

لغات نزدیک redoubt

پیشنهاد بهبود معانی