گذشتهی ساده:
tendedشکل سوم:
tendedسومشخص مفرد:
tendsوجه وصفی حال:
tendingتمایل داشتن، میل کردن، گرایش داشتن، عادت داشتن، معمولاً … بودن غالباً … بودن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
Modern designs tend to simplicity.
طرحهای جدید به سادگی تمایل دارند.
He tends towards extreme views.
او نسبت به عقاید افراطی گرایش دارد.
This motor tends to overheat.
این موتور زود داغ میشود.
You mind your own business and I'll tend to mine.
تو سرت به کار خودت باشد و من هم به کارهای خودم میرسم (در کار من دخالت نکن).
This road tends south.
این جاده رو به جنوب است (به جنوب میرود).
This kind of attitude tends to defeat.
اینگونه طرز برخورد به شکست خواهد انجامید.
مراقبت کردن، پرستاری کردن، رسیدگی کردن، نگهداری کردن، تیمار کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Who is tending the store in your absence?
در نبود تو، چه کسی از مغازه مراقبت میکند؟
Farmers must tend their animals every day.
کشاورزان باید هر روز از حیواناتشان نگهداری کنند.
to tend plants
گیاه پرورش دادن
to tend the sick
از بیماران پرستاری کردن
خدمت کردن، دستبهسینه جلوی کسی ایستادن، تیمار کردن
متمایل به موافق بودن
متمایل به مخالفت بودن، معمولا مخالفت کردن
گذشتهی ساده tend در زبان انگلیسی tended است.
شکل سوم tend در زبان انگلیسی tended است.
وجه وصفی حال tend در زبان انگلیسی tending است.
سومشخص مفرد tend در زبان انگلیسی tends است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «tend» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/tend