مراقبت کردن، مراقب بودن، پرستاری کردن، رسیدگی کردن، مواظبت کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Can you please look after my bag while I go to the restroom?
ممکن است وقتی به سرویس بهداشتی میروم، مراقب کیفم باشی؟
She promised to look after her elderly neighbor during the storm.
قول داد در طول طوفان از همسایهی مسن خود مراقبت کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «look after» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/look-after