گذشتهی ساده:
safeguardedشکل سوم:
safeguardedسومشخص مفرد:
safeguardsوجه وصفی حال:
safeguardingشکل جمع:
safeguardsاقدام ایمنی، تدبیر حفاظتی
نگهداری کردن از، حفظ کردن، محافظت کردن از، حفاظت کردن از، حراست کردن از، محفوظ نگه داشتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the necessary safeguards for preserving the people's rights
تضمینهای لازم برای حفظ حقوق اساسی مردم
legal safeguards against fraud
اقدامات ایمنی قانونی در برابر فریبکاری
as a safeguard against unforeseen events
بهعنوان حفاظت در مقابل رویدادهای پیشبینینشده
in order to safeguard the country's independence
بهمنظور پاسداری استقلال کشور
a high wall that safeguards the house against thieves
دیوار بلندی که خانه را از سارقان ایمن میدارد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «safeguard» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/safeguard