با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Armor

    ˈɑːrmər ˈɑːmə
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • شکل جمع:

      armors

    توضیحات

    حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی armour است.

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    noun uncountable
    (نظامی) زره، جوشن، سلاح، زره کاو، ضد زره، پاد زره، ثاقب، جنگ افزارهای زرهی (مثل تانک و زرهپوش)، رسته ی زرهی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - Enemy armor was getting close.
    - زرهی‌های دشمن نزدیک می‌شدند.
    - The battleship was heavily armored.
    - نبردناو دارای زره ضخیم بود.
    noun uncountable
    (در گیاه و حیوان) لایه‌ی حفاظی
    noun uncountable
    ورقه‌ی پولادین یا فلزی که برای زرهی کردن کشتی و هواپیما به‌کار می‌رود
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد armor

    1. noun protective covering, often made of metal
      Synonyms: bulletproof vest, defense, guard, mail, plate, protection, security, sheath, shield

    Collocations

    ارجاع به لغت armor

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «armor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/armor

    لغات نزدیک armor

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی