شکل جمع:
defensesاین لغت در انگلیسی بریتانیایی بهصورتِ defence نوشته میشود.
دفاع
These people have died in the defense of liberty.
این افراد در دفاع از آزادی جان خود را از دست دادهاند.
He published an essay in defense of the freedom of the press.
او مقالهای در دفاع از آزادی مطبوعات منتشر کرد.
methods of defense against this kind of attack
روشهای دفاع در برابر این نوع حمله
دفاع، پدافند (چیزی که در برابر حملهی دشمنان یا در برابر چیزهای خطرناک از چیزی محافظت میکند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A good diet helps build the body's natural defenses.
رژیم غذایی خوب به ساخت سیستم دفاعی طبیعی بدن کمک میکند.
The towers were once an important part of the city's defenses.
برجها زمانی بخش مهمی از پدافند شهر بودند.
The rebels' only form of defense against the soldiers' guns was sticks and stones.
وسیلهی دفاع شورشیان در برابر اسلحهی سربازان، فقط چوب و سنگ بود.
دفاع (سیستمها، سازمانها یا بخشهایی از دولت که در حفاظت از کشور دخیل هستند)
The war has ended but government spending on defense is still increasing.
جنگ پایان به پایان رسیده است اما هزینههای دولت برای دفاع هنوز درحال افزایش است.
The Ministry of Defense announced new military reforms.
وزارت دفاع اصلاحات نظامی جدیدی را اعلام کرد.
the Ministry of Defense
وزارت دفاع
a defense minister
وزیر دفاع
نوشتار دفاعی، گفتار دفاعی (نوشته یا گفتاری که از چیزی یا کسی که مورد انتقاد قرار گرفته است حمایت میکند)
The book is a closely argued defense of the economic theory of Keynes.
این کتاب دفاع دقیقی از نظریهی اقتصادی کینز است.
They put up a sturdy defense of their proposal.
آنها دفاع محکمی از پیشنهاد خود ارائه کردند.
حقوق دفاع (قانون، دادگاه)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی حقوق
The judge remarked that ignorance was not a valid defense.
قاضی اظهار داشت که ناآگاهی دفاع مستدلی نیست.
All I can say, in defense of my actions, is that I had little choice.
تنها چیزی که میتوانم در دفاع از اقداماتم بگویم این است که انتخاب چندانی نداشتم.
ورزش دفاع، پست دفاع
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ورزش
The team has a strong attack, but its defense is weak.
این تیم حملهی قدرتمندی دارد اما دفاع آن ضعیف است.
He usually plays in defense, but sometimes he moves forward to attack.
او معمولاً در پست دفاع بازی میکند، اما گاهی برای حمله جلو میرود.
a strong defense
دفاع قوی
ورزش (شطرنج) دفاع (مجموعهی خاصی از حرکات که توسط شخصی که با مهرههای سیاه بازی میکند استفاده میشود)
What defense did you use in that last game?
در این بازی آخر از چه دفاعی استفاده کردی؟
That new defense he tried completely surprised his opponent.
آن دفاع جدیدی که امتحان کرد، حریفش را کاملاً غافلگیر کرد.
Sicilian Defense
دفاع سیلیسی
(ارتش) پدافند دور تا دور آتشبار
بهترین دفاع حمله است (به دشمن نباید امان داد)
شکل جمع defense در زبان انگلیسی defenses است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «defense» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/defense