فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Extenuation

ɪkˌstenjʊˈeɪʃn̩ ɪkˌstenjʊˈeɪʃn̩

معنی و نمونه‌جمله

noun

کاستی، نازکی، کمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

He pleaded insanity in extenuation of his crime.

او برای کاهش جرم خود ادعای دیوانگی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد extenuation

  1. noun an excuse
    Synonyms:
    explanation apology justification vindication
  1. noun reduction
    Synonyms:
    abatement diminution mitigation

ارجاع به لغت extenuation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «extenuation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/extenuation

لغات نزدیک extenuation

پیشنهاد بهبود معانی