شکل جمع:
argumentsمشاجره، بگومگو، جروبحث، دعوا
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
The two brothers had an argument over the inheritance.
دو برادر سر ارث مشاجره کردند.
They got into a big argument over politics.
آنها سر سیاست سخت دعوایشان شد.
دلیل، علت، چرایی، برهان
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
There are several arguments against this policy.
دلایل متعددی علیه این سیاست وجود دارد.
his arguments in favor of raising the tax
دلایل او در طرفداری از بالا بردن مالیات
استدلال، بحث و گفتوگو، مباحثه
The argument that ceasefire agreements are not workable is not new.
این استدلال که معاهدههای آتشبس عملی نیستند، تازگی ندارد.
This plan is open to argument.
این برنامه جای بحث و گفتوگو دارد.
موضوع (بهویژه درمورد آثار ادبی)
What is the argument of this play?
موضوع این نمایشنامه چیست؟
The argument of the novel revolved around themes of love and betrayal.
موضوع این رمان حول محور عشق و خیانت میچرخید.
ادبیات خلاصه، چکیده
the argument presented in the essay
خلاصهی ارائهشده در این نوشتار
The professor asked us to write a one-page argument.
پروفسور از ما خواست که چکیدهای یکصفحهای را بنویسیم.
ریاضی شناسه، آوند، آرگومان
argument of function
شناسهی تابع
argument of complex number
آوند عدد مختلط
زبانشناسی موضوع (عبارتی که به تکمیل معنی گزاره کمک کند)
The analysis of the syntax and semantics of clauses relies on the distinction between arguments and adjuncts.
تحلیل اساسی نحو و معناشناسی جملات بر تمایز بین موضوعها و افزودهها متکی است.
Arguments behave differently from adjuncts in numerous ways.
موضوعها به شیوههای متعددی در مقایسه با افزودهها متفاوت عمل میکنند.
استدلال دوری، استدلال پرهونی، مصادره به مطلوب
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «argument» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/argument