فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Brannigan

American: ˈbrænɪɡən British: ˈbrænɪɡən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    خوشی، لذت، داد و بیداد، جنجال
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد brannigan

  1. noun A drinking bout
    Synonyms: bender, spree, binge, carousal, carouse, altercation, drunk, bat, brawl, fight, booze, jag, quarrel, tear, ruckus

ارجاع به لغت brannigan

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brannigan» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brannigan

لغات نزدیک brannigan

پیشنهاد بهبود معانی