آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Bender

ˈbendər ˈbendə

شکل جمع:

benders

معنی bender | جمله با bender

noun countable informal

دوره‌ی عرق‌خوری، بازه‌ی طولانی مشروب نوشیدن

He went on a weekend bender and can't even remember what happened.

او آخر هفته وارد دوره‌ی عرق‌خوری شد و حتی یادش نمی‌آید چه اتفاقی افتاده است.

After his long bender, he realized it was time to seek help for his drinking problem.

پس از بازه‌ی طولانی مشروب نوشیدنش، متوجه شد که زمان آن رسیده است که برای مشکل نوشیدن خود کمک بخواهد.

noun countable

خم‌کننده، خم‌کن (شخص یا ابزار)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The metal bender formed the thick steel rod into a curve.

خم‌کننده‌ی فلزی میله‌ی فولادی ضخیم را به منحنی تبدیل کرد.

My brother is an expert glass bender.

برادر من خم‌کن شیشه است.

noun countable

انگلیسی بریتانیایی ناپسند کونی (اشاره به مرد هم‌جنس‌گرا)

Jack is a bender.

جک کونی است.

Josh faced discriminatio for being a bender.

جاش به دلیل کونی بودن با تبعیض روبه‌رو شد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bender

  1. noun a drinking bout
    Synonyms:
    binge spree booze drunk carouse bat jag tear booze-up carousal toot curve brannigan curve ball breaking-ball

سوال‌های رایج bender

شکل جمع bender چی میشه؟

شکل جمع bender در زبان انگلیسی benders است.

ارجاع به لغت bender

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bender» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bender

لغات نزدیک bender

پیشنهاد بهبود معانی