گذشتهی ساده:
carousedشکل سوم:
carousedسومشخص مفرد:
carousesوجه وصفی حال:
carousingشکل جمع:
carousesمیگساری، عیاشی
میگساری کردن، در مشروب افراط کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Soldiers were carousing in the streets.
سربازان در خیابانها بادهنوشی و پایکوبی میکردند.
drowning care in a perpetual carouse
با میگساری غم خود را فراموش کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «carouse» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/carouse