Roister

ˌrɔɪstər ˌrɔɪstə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - intransitive
عیاشی و شب‌زنده‌داری کردن، عیاش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد roister

  1. verb To behave riotously
    Synonyms: carouse, riot, frolic, revel

ارجاع به لغت roister

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roister» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roister

لغات نزدیک roister

پیشنهاد بهبود معانی