فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Roily

    American: ˈrɔɪliː British: ˈrɔɪlɪ
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • adjective
      (درمورد مایع) پر از ذرات رسوبی
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد roily

    1. adjective Having sediment or foreign particles stirred up or suspended
      Synonyms: turbid, muddy, murky, cloudy, roiled, mucky
    2. adjective Violently disturbed or agitated, as by storms
      Synonyms: roiled, turbulent, dirty, heavy, raging, rough, rugged, stormy, churning, tempestuous, tumultuous, ugly, roiling, violent, wild

    ارجاع به لغت roily

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «roily» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/roily

    لغات نزدیک roily

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری