امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Carousal

    kəˈraʊzəl kəˈraʊzəl
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    noun
    میگساری، عیاشی و بزن و بکوب (رجوع شود به: carouse)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد carousal

    1. noun Revelry in drinking; a merry drinking party
      Synonyms:
      carouse feast bender spree frolic carousing bacchanals banquet binge debauchery drunk festival jamboree jamboree(slang) orgies orgy revel romp saturnalia shindy toot wassail booze-up
    1. noun A drinking bout
      Synonyms:
      binge brannigan carouse drunk spree bat bender booze jag tear

    ارجاع به لغت carousal

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «carousal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/carousal

    لغات نزدیک carousal

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return