فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Shindy

ˈʃɪndi ˈʃɪndi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • ( shindig ) (آمریکا، عامیانه) مجلس انس و رقص، بزم
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد shindy

  1. noun A big, exuberant party
    Synonyms: shindig, bash, celebration, (slang) uproar, ball, carousal, commotion, dance, disturbance, fancy, fracas, frolic, blast, hockey, liking, merrymaking, party, blowout, revel, riot, row, spree, uproar

ارجاع به لغت shindy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «shindy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/shindy

لغات نزدیک shindy

پیشنهاد بهبود معانی