آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:

Romp

rɑːmp rɒmp

گذشته‌ی ساده:

romped

شکل سوم:

romped

سوم‌شخص مفرد:

romps

وجه وصفی حال:

romping

معنی romp | جمله با romp

noun verb - intransitive

با جیغ‌وداد بازی کردن، سر‌وصدا

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

I saw him romping in the living room with his four children.

او را دیدم که در اتاق نشیمن با چهار فرزندش جست‌و‌خیز می‌کرد.

Our team romped with a score of 96 to 45.

تیم ما با امتیاز 96 به 45 به سهولت برنده شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

His wife caught him romping with the maidservant.

زنش مچ او را درحال عشق‌بازی با کلفت گرفت.

She won the election in a romp.

به‌آسانی انتخابات را برد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد romp

  1. verb have fun, enjoy oneself

سوال‌های رایج romp

گذشته‌ی ساده romp چی میشه؟

گذشته‌ی ساده romp در زبان انگلیسی romped است.

شکل سوم romp چی میشه؟

شکل سوم romp در زبان انگلیسی romped است.

وجه وصفی حال romp چی میشه؟

وجه وصفی حال romp در زبان انگلیسی romping است.

سوم‌شخص مفرد romp چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد romp در زبان انگلیسی romps است.

ارجاع به لغت romp

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «romp» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/romp

لغات نزدیک romp

پیشنهاد بهبود معانی