فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Cavort
kəˈvɔːrt
kəˈvɔːt
گذشته‌ی ساده:
cavortedشکل سوم:
cavortedسوم‌شخص مفرد:
cavortsوجه وصفی حال:
cavortingمعنی و نمونه‌جمله
verb - intransitive
جستوخیز کردن، رقاصی کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The colts were cavorting in the pasture.
کره‌اسب‌ها در چراگاه جستوخیز می‌کردند.
مترادف و متضاد cavort
-
verb frolic, pranceSynonyms:play dance revel romp frolic caper frisk rollick horse around fool around cut up carry on horseplay monkey around roughhouse prance gambol sport go places and do things caracole cut loose
ارجاع به لغت cavort
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «cavort» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cavort
لغات نزدیک cavort
- - cavitation
- - cavity
- - cavort
- - cavu
- - cavy