آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Roughhouse

ˈrʌfhaʊs ˈrʌfhaʊs ˈrʌfhaʊs

معنی roughhouse | جمله با roughhouse

adverb noun

بازی‌های خرکی و پرسر‌و‌صدا بین ساکنان یک اطاق، بازی خرکی و پرسر‌وصدا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Two of the students roughhoused the teacher.

دو تا از شاگردان نسبت به معلم درشتی کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد roughhouse

  1. noun a violent struggle
    Synonyms:
    roughness rowdiness horseplay

ارجاع به لغت roughhouse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «roughhouse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/roughhouse

لغات نزدیک roughhouse

پیشنهاد بهبود معانی