فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Toot

tuːt tuːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • noun adverb
    صدای تیز شیپور و بوق یا سوت، به‌طور منقطع شیپور زدن
    • - Every time he drives past my shop, he toots his horn.
    • - هروقت با ماشین از جلو مغازه‌ی من رد می‌شود بوق می‌زند.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد toot

  1. verb Make a loud noise
    Synonyms: honk, blow, declare, proclaim, shout, blare, sound, spree, trumpet, beep, whistle, claxon
  2. noun Revelry in drinking; a merry drinking party
    Synonyms: carouse, carousal, bender, booze-up

ارجاع به لغت toot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/toot

لغات نزدیک toot

پیشنهاد بهبود معانی