فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Toot

tuːt tuːt

معنی و نمونه‌جمله

noun adverb

صدای تیز شیپور و بوق یا سوت، به‌طور منقطع شیپور زدن

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح پیشرفته

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Every time he drives past my shop, he toots his horn.

هروقت با ماشین از جلو مغازه‌ی من رد می‌شود بوق می‌زند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد toot

  1. verb make a loud noise
    Synonyms:
    sound shout declare proclaim trumpet blow whistle blare honk beep claxon spree
  1. noun revelry in drinking; a merry drinking party
    Synonyms:
    carouse carousal booze-up bender

ارجاع به لغت toot

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «toot» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/toot

لغات نزدیک toot

پیشنهاد بهبود معانی