۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Grieve

ɡriːv ɡriːv

گذشته‌ی ساده:

grieved

شکل سوم:

grieved

سوم‌شخص مفرد:

grieves

وجه وصفی حال:

grieving

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adverb

غمگین کردن، غصه‌دار کردن، محزون کردن، اذیت کردن، اندوهگین کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Don't grieve at such trifles!

غصه‌ی اینجور چیزهای کم‌اهمیت را نخور!

The children's conduct grieved their mother.

رفتار آن بچه‌ها مادرشان را ناراحت کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

They grieved the death of the child.

آنان به عزای مرگ کودک نشستند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grieve

  1. verb mourn, feel deep distress
    Synonyms:
    cry weep lament sorrow regret bemoan deplore rue suffer endure ache complain bewail wail take it hard bear carry on eat one’s heart out feel deep distress keen hang crepe sing the blues cry a river
    Antonyms:
    be happy be glad
  1. verb upset, distress someone
    Synonyms:
    hurt injure pain sadden wound afflict distress aggrieve crush break the heart of agonize constrain
    Antonyms:
    please satisfy delight

سوال‌های رایج grieve

گذشته‌ی ساده grieve چی میشه؟

گذشته‌ی ساده grieve در زبان انگلیسی grieved است.

شکل سوم grieve چی میشه؟

شکل سوم grieve در زبان انگلیسی grieved است.

وجه وصفی حال grieve چی میشه؟

وجه وصفی حال grieve در زبان انگلیسی grieving است.

سوم‌شخص مفرد grieve چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد grieve در زبان انگلیسی grieves است.

ارجاع به لغت grieve

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grieve» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/grieve

لغات نزدیک grieve

پیشنهاد بهبود معانی