آخرین به‌روزرسانی:

Brawl

brɒːl brɔːl

گذشته‌ی ساده:

brawled

شکل سوم:

brawled

سوم‌شخص مفرد:

brawls

وجه وصفی حال:

brawling

شکل جمع:

brawls

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive

داد و بیداد، سرو صدا کردن، نزاع وجدال کردن، جنجال، کتک‌کاری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

Three of his front teeth were knocked out in a brawl.

در یک زد و خورد سه دندان جلوش کنده شد.

In that square the roughnecks brawled every night.

در آن میدان، هر شب لات‌ها کشمکش و جنجال می‌کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد brawl

  1. noun nasty fight
    Synonyms:
    fight argument dispute quarrel altercation bickering squabble fuss row hassle fracas scuffle clash fray melee ruckus uproar tumult disorder riot rumble scrap wrangle broil affray free-for-all battle rumpus feud donnybrook rhubarb battle royal duke out
    Antonyms:
    peace truce
  1. verb fight nastily
    Synonyms:
    argue quarrel dispute bicker squabble wrangle scrap scuffle tussle battle fight row rumble wrestle altercate roughhouse kick up a row raise Cain caterwaul buck
    Antonyms:
    make peace

سوال‌های رایج brawl

گذشته‌ی ساده brawl چی میشه؟

گذشته‌ی ساده brawl در زبان انگلیسی brawled است.

شکل سوم brawl چی میشه؟

شکل سوم brawl در زبان انگلیسی brawled است.

شکل جمع brawl چی میشه؟

شکل جمع brawl در زبان انگلیسی brawls است.

وجه وصفی حال brawl چی میشه؟

وجه وصفی حال brawl در زبان انگلیسی brawling است.

سوم‌شخص مفرد brawl چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد brawl در زبان انگلیسی brawls است.

ارجاع به لغت brawl

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brawl» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brawl

لغات نزدیک brawl

پیشنهاد بهبود معانی