Battle Royal

American: ˌbætlˌrɔɪəl British: ˌbætlˈroɪəl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    battles royal

معنی و نمونه‌جمله

noun phrase
نزاع سخت، کشمکش خصومت‌آمیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- When the mother-in-law arrived the party became a battle royal.
- وقتی مادرشوهر سر رسید مهمانی به میدان نبرد تبدیل شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد battle royal

  1. noun fierce fight
    Synonyms:
    fight brawl rumble riot melee intense battle fierce contest pitched battle

ارجاع به لغت battle royal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «battle royal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/battle-royal

لغات نزدیک battle royal

پیشنهاد بهبود معانی