Braw

American: brɔːr British: brɔː
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

adjective
شجاع، جوش لباس، عالی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد braw

  1. adjective Having pleasant desirable qualities
    Synonyms: good, nice, brave, bonny, clothes-conscious, gay, style-conscious

ارجاع به لغت braw

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «braw» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/braw

لغات نزدیک braw

پیشنهاد بهبود معانی