آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۱ تیر ۱۴۰۴

    Bravo

    ˈbrɑːvoʊ ˌbrɑːˈvəʊ

    گذشته‌ی ساده:

    bravoed

    وجه وصفی حال:

    bravoing

    معنی bravo | جمله با bravo

    interjection noun

    براوو، دست مریزاد، آفرین، دمت گرم

    Bravo, my friend! Your hard work and dedication paid off.

    براوو دوست من! تلاش و فداکاری‌ات نتیجه داد.

    The audience shouted "Bravo!".

    تماشاگران فریاد زدند: «آفرین!»

    verb - transitive

    براوو گفتن، آفرین گفتن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The coach bravoed the team for their exceptional effort and hard work during the game.

    مربی به تیم دلیل خاطر تلاش استثنایی و سخت‌کوشی در طول بازی براوو گفت.

    As the final note of the symphony played, the entire hall bravoed.

    هنگامی که نت آخر سمفونی نواخته شد، کل سالن آفرین گفتند.

    noun

    آدمکش حرفه‌ای، آدمکش مزدور، قاتل اجیرشده

    The wealthy businessman hired a bravo to eliminate his business rival.

    تاجر ثروتمند آدمکشی را استخدام کرد تا رقیب تجاری او را از سر راه بردارد.

    The police were determined to capture the bravo and put an end to his reign of terror.

    پلیس مصمم بود که آدمکش حرفه‌ای را دستگیر کند و به حکومت ترس و وحشت او پایان دهد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bravo

    1. noun a murderer (especially one who kills a prominent political figure) who kills by a surprise attack and often is hired to do the deed
      Synonyms:
      assassin assassinator

    سوال‌های رایج bravo

    معنی bravo به فارسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «Bravo» در زبان فارسی به «آفرین» یا «درود» ترجمه می‌شود.

    این واژه معمولاً برای ابراز تحسین، تشویق و قدردانی از عملکرد یا دستاورد یک فرد به‌کار می‌رود. وقتی کسی کاری را به‌خوبی انجام می‌دهد، مخاطبان یا دیگران ممکن است با گفتن bravo، به او انرژی مثبت بدهند و موفقیتش را ستایش کنند. این کلمه معمولاً در محیط‌های هنری مانند تئاتر، کنسرت و اجراهای زنده بسیار شنیده می‌شود، جایی که تماشاگران پس از اجرای موفقیت‌آمیز بازیگر یا نوازنده، با این عبارت ابراز رضایت و تحسین می‌کنند.

    برخلاف سایر تعابیر تشویقی، bravo یک کلمه کوتاه و پرانرژی است که توانایی ایجاد ارتباط سریع و مؤثر میان مخاطب و اجراکننده را دارد. این کلمه از زبان ایتالیایی گرفته شده است و در اصل به معنی «شجاع» یا «توانمند» بوده است. با گذر زمان، معنای آن بیشتر به سمت تحسین و تشویق تغییر کرده و به زبان‌های مختلف، از جمله انگلیسی و فارسی، راه یافته است.

    استفاده از bravo فراتر از فضای هنری هم رواج یافته و می‌تواند در موقعیت‌های روزمره برای تشویق انجام هر کار موفقیت‌آمیز به کار رود. برای مثال، وقتی فردی در محیط کاری، ورزشی یا حتی در زندگی شخصی موفقیتی کسب می‌کند، شنیدن bravo باعث تقویت روحیه و انگیزه‌ی او خواهد شد. این کلمه به‌نوعی تشویق شفاهی فوری و کوتاه است که تأثیر روانی مثبتی دارد.

    علاوه بر کاربرد زبانی، bravo به‌عنوان نمادی از تشویق در فرهنگ‌های مختلف شناخته می‌شود. در برخی مراسم‌ها یا جشن‌ها، افراد با گفتن bravo به دیگران احترام می‌گذارند و موفقیت آن‌ها را به رسمیت می‌شناسند. این کلمه، به‌خصوص در شرایطی که تشویق رسمی یا اداری ممکن نیست، نقش مهمی در ایجاد حس تعلق و ارتباط انسانی ایفا می‌کند.

    گذشته‌ی ساده bravo چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده bravo در زبان انگلیسی bravoed است.

    وجه وصفی حال bravo چی میشه؟

    وجه وصفی حال bravo در زبان انگلیسی bravoing است.

    ارجاع به لغت bravo

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bravo» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bravo

    لغات نزدیک bravo

    • - bravery
    • - bravissimo
    • - bravo
    • - bravura
    • - braw
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.