شکل جمع:
contentionsدرگیری
ستیزه، مشاجره، نزاع، مجادله، مباحثه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the contention of opposing ideas
ستیز عقاید متضاد
political contention
نزاع سیاسی
Their contention was that ...
بحث آنها این بود که ...
Three teams are in contention to win the medal.
سه تیم برای بردن مدال در ستیز (رقابت) هستند.
(be) in contention for (or to)
در رقابت (بودن برای)، چشموهمچشمی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «contention» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/contention