توپخانه ضدهوایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His plane was downed by enemy flak.
آتش پاد هوایی دشمن هواپیمای او را به زیر آورد.
His enemies are giving him a lot of flak.
دشمنانش بر ضد او جنجال زیادی میکنند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «flak» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/flak