گذشتهی ساده:
conflictedشکل سوم:
conflictedسومشخص مفرد:
conflictsوجه وصفی حال:
conflictingشکل جمع:
conflictsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دچار کشمکش کردن، جنگاندن
در افتادن (با)، درگیر شدن (با)، همستیز شدن (با)
درگیر (با)، همستیز (با)، در تعارض (با)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «conflict» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conflict