زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Conflate

kənˈfleɪt kənˈfleɪt

گذشته‌ی ساده:

conflated

شکل سوم:

conflated

سوم‌شخص مفرد:

conflates

وجه وصفی حال:

conflating

معنی conflate | جمله با conflate

verb - transitive

درهم آمیختن، تلفیق کردن

The editor suggested we conflate these two chapters.

ویراستار پیشنهاد کرد که این دو فصل را درهم بیامیزیم.

The professor conflated two different theories to create a new framework.

پروفسور برای ایجاد چارچوبی جدید، دو نظریه‌ی متفاوت را با هم تلفیق کرد.

verb - transitive

اشتباه گرفتن (چیزی با چیز دیگر)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Don't conflate the two issues, they are completely unrelated.

این دو موضوع را با هم اشتباه نگیرید، آن‌ها کاملاً غیرمرتبط هستند.

He conflated me.

من را اشتباه گرفت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conflate

  1. verb mix together different elements
    Synonyms:
    mix combine merge blend fuse meld commingle coalesce flux immix

سوال‌های رایج conflate

گذشته‌ی ساده conflate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده conflate در زبان انگلیسی conflated است.

شکل سوم conflate چی میشه؟

شکل سوم conflate در زبان انگلیسی conflated است.

وجه وصفی حال conflate چی میشه؟

وجه وصفی حال conflate در زبان انگلیسی conflating است.

سوم‌شخص مفرد conflate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد conflate در زبان انگلیسی conflates است.

ارجاع به لغت conflate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conflate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conflate

لغات نزدیک conflate

پیشنهاد بهبود معانی