امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Conflicting

kənˈflɪktɪŋ kənˈflɪktɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    conflicted
  • شکل سوم:

    conflicted
  • سوم‌شخص مفرد:

    conflicts
  • صفت تفضیلی:

    more conflicting
  • صفت عالی:

    most conflicting

معنی

adjective
متضاد، منافی، مغایر، هم‌ستیز، در ستیزه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد conflicting

  1. adjective contradictory
    Synonyms: adverse, antagonistic, antipathetic, at odds with, clashing, contrariant, contrary, disconsonant, discordant, discrepant, dissonant, incompatible, incongruent, incongruous, inconsistent, inconsonant, opposed, opposing, paradoxical, unfavorable, unmixable
    Antonyms: agreeable, harmonious, nonconflicting, peaceful

لغات هم‌خانواده conflicting

ارجاع به لغت conflicting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «conflicting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/conflicting

لغات نزدیک conflicting

پیشنهاد بهبود معانی