آخرین به‌روزرسانی:
Conflict-free
ˈkɒnflɪkt friː
ˈkɒnflɪkt friː
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
عاری از نزاع، بدون درگیری، بدون تنش، عاری از منازعه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
I try to keep my workplace conflict-free.
سعی می‌کنم محیط کارم را عاری از درگیری نگه دارم.
A conflict-free environment helps students focus better.
محیطی بدون تنش به دانش‌آموزان کمک می‌کند که بهتر تمرکز کنند.
مترادف و متضاد conflict-free
-
adjective not involved in or not contributing to conflict
ارجاع به لغت conflict-free
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «conflict-free» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/conflict-free
لغات نزدیک conflict-free
- - conflict of interest
- - conflict of opinion
- - conflict-free
- - conflicted
- - conflicting