آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Dissonant

ˈdɪsənənt ˈdɪsənənt

معنی dissonant | جمله با dissonant

adjective

ناجور، بدآهنگ، ناموزون، ناهنجار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

the dissonant sounds of an old piano

صداهای ناهماهنگ پیانوی کهنه

The leader of the party tried to reconcile the dissonant fractions in the party.

رهبر حزب کوشید که فراکسیون‌های ناسازگار حزب را آشتی دهد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد dissonant

  1. adjective unharmonious

ارجاع به لغت dissonant

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dissonant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dissonant

لغات نزدیک dissonant

پیشنهاد بهبود معانی