Dissentient

dɪˈsenʃənt dɪˈsenʃɪənt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun adjective
    مخالف عقیده اکثریت، مخالف، معاند
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد dissentient

  1. adjective Disagreeing, especially with a majority
    Synonyms: dissenting, recusant, dissident

ارجاع به لغت dissentient

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dissentient» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dissentient

لغات نزدیک dissentient

پیشنهاد بهبود معانی