امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Dissent

dɪˈsent dɪˈsent
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    dissented
  • شکل سوم:

    dissented
  • سوم‌شخص مفرد:

    dissents
  • وجه وصفی حال:

    dissenting
  • شکل جمع:

    dissents

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - intransitive
اختلاف عقیده داشتن، جداشدن، نفاق داشتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- He dissented from the idea that universities should get involved in politics.
- او با این عقیده که دانشگاه‌ها باید در سیاست دخالت کنند، مخالف بود.
- He was tried for dissenting from the Church of England.
- به‌دلیل رویگردانی از کلیسای انگلیس محاکمه شد.
- They did not tolerate religious dissent.
- آنان مخالفت با مذهب را تحمل نمی‌کردند.
- voices of dissent
- سر و صدای حاکی از ناهم‌اندیشی
- political dissent
- تضاد فکری سیاسی
- dissenting opinions
- عقاید متناقض
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dissent

  1. noun disagreement, disapproval
    Synonyms:
    bone bone of contention bone to pick clinker conflict contention denial difference disaccord discord dissension dissidence disunity far cry flak hassle heresy heterodoxy misbelief nonagreement nonconcurrence nonconformism nonconformity nope objection opposition poles apart protest refusal resistance schism sour note spat split strife unorthodoxy variance
    Antonyms:
    agreement approval authorization concurrence endorsement ratification sanction
  1. verb disagree
    Synonyms:
    argue balk break with buck contradict decline demur differ disaccord discord divide fly in the face of object oppose pettifog protest put up a fight put up an argument refuse say not a chance say nothing doing say no way shy stickle vary wrangle
    Antonyms:
    agree approve assent authorize concur consent endorse ratify sanction

ارجاع به لغت dissent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dissent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/dissent

لغات نزدیک dissent

پیشنهاد بهبود معانی