کژآیینی، کژاندیشی، نابهروالی، بدعت، هترودوکس بودن (باورها یا فعالیتهایی که با باورها یا استانداردهای پذیرفتهشده متفاوت و مخالف هستند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His unbridled heterodoxy got him in trouble with the local clergy.
کژآیینی لگام گسیختهاش او را با روحانیون محلی دچار مشکل کرد.
They were trying to rid their religion of any heterodoxy.
آنان میکوشیدند که مذهب خود را از هرگونه کژاندیشی بزدایند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «heterodoxy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/heterodoxy