با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Heterodyne

ˈhetərəˌdaɪn ˈhetərəˌdaɪn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    (مخابرات) دگرآمیز، هتروداین
    • - heterodyne frequency
    • - بسامد دگرآمیز
    • - The heterodyne signal was difficult to decipher due to the overlapping frequencies.
    • - رمزگشایی سیگنال هتروداین به دلیل فرکانس‌های هم‌پوشان دشوار بود.
  • verb - transitive
    (مخابرات) دگرآمیز کردن، هتروداین کردن
    • - The radio engineer had to heterodyne the signal in order to remove the interference.
    • - مهندس رادیو مجبور شد سیگنال را هتروداین کند تا تداخل را برطرف کند.
    • - The technician had to heterodyne the frequencies of the two devices.
    • - تکنسین باید فرکانس‌های دو دستگاه را دگرآمیز می‌کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت heterodyne

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heterodyne» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heterodyne

لغات نزدیک heterodyne

پیشنهاد بهبود معانی