(مخابرات) دگرآمیز، هتروداین
heterodyne frequency
بسامد دگرآمیز
The heterodyne signal was difficult to decipher due to the overlapping frequencies.
رمزگشایی سیگنال هتروداین به دلیل فرکانسهای همپوشان دشوار بود.
(مخابرات) دگرآمیز کردن، هتروداین کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The radio engineer had to heterodyne the signal in order to remove the interference.
مهندس رادیو مجبور شد سیگنال را هتروداین کند تا تداخل را برطرف کند.
The technician had to heterodyne the frequencies of the two devices.
تکنسین باید فرکانسهای دو دستگاه را دگرآمیز میکرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «heterodyne» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/heterodyne