با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Heterodox

    ˈhet̬ərədɑːks ˈhetrədɒks
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective informal
    بدعت‌آمیز، نابه‌روال، ارتدادآمیز، نامتعارف، نابه‌روال (عقاید و غیره) کژآیین، بدعت‌گذار، گژاندیش، دگراندیش (شخص) (متفاوت از یا مخالف با باورها یا استانداردهای پذیرفته‌شده در جامعه یا نظام باورهای افراد)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    - a heterodox opinion
    - عقیده‌ی نابه‌روال
    - a heterodox sermon
    - موعظه‌ی ارتدادآمیز
    - a heterodox opponent of the country's official religion
    - مخالف کژآیین مذهب رسمی کشور
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد heterodox

    1. adjective heretical
      Synonyms: skeptical, iconoclastic, doubtful, dissident

    ارجاع به لغت heterodox

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «heterodox» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heterodox

    لغات نزدیک heterodox

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند