حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
Iconoclastic
aɪˌkɑːnəˈklæstɪk
aɪˌkɒnəˈklæstɪk
معنی iconoclastic | جمله با iconoclastic
adjective
سنتستیزانه، تابوشکنانه، هنجارشکنانه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His iconoclastic views often challenged the cultural norms of his society.
دیدگاههای سنتستیزانهی او، اغلب هنجارهای فرهنگی جامعهاش را به چالش میکشید.
Many scholars were shocked by the book’s iconoclastic arguments.
بسیاری از پژوهشگران از استدلالهای هنجارشکنانهی کتاب شوکه شدند.
انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد iconoclastic
-
adjective skepticalSynonyms:
-
adjective irreligiousSynonyms:
ارجاع به لغت iconoclastic
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «iconoclastic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/iconoclastic
لغات نزدیک iconoclastic
- - iconoclasm
- - iconoclast
- - iconoclastic
- - iconography
- - iconolater
