با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Heteroclite

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective noun
    نابهنجار، ناهنجار، غیرطبیعی، غیرعادی
    • - a heteroclite appearance
    • - ظاهر نابهنجار
    • - The heteroclite behavior of the suspect made the police officer suspicious.
    • - رفتار غیرطبیعی این مظنون، افسر پلیس را مشکوک کرد.
    • - The new employee was a heteroclite.
    • - کارمند جدید فردی غیرعادی بود.
  • noun countable
    دستور زبان لغت بی‌قاعده (در تصریف)
    • - The word "goose" is a heteroclite in English, as its plural form is "geese".
    • - لغت goose در زبان انگلیسی لغتی بی‌قاعده است، زیرا شکل جمع آن geese است.
    • - "Tooth" is a heteroclite noun as its plural form is "teeth" instead of "tooths".
    • - tooth یک لغت بی‌قاعده است زیرا شکل جمع آن teeth است به جای tooths.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت heteroclite

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heteroclite» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/heteroclite

لغات نزدیک heteroclite

پیشنهاد بهبود معانی